"دائو" همواره بیفعل است، و او را نیست فعلی ناکرده.
دائو دِه جینگ، بند 37.
تصویر: وُو وِی (蕪為) به معنی «بی فعلی».
"دائو" همواره بیفعل است، و او را نیست فعلی ناکرده.
دائو دِه جینگ، بند 37.
تصویر: وُو وِی (蕪為) به معنی «بی فعلی».
آن دائو که بتوانندش گفت،
«دائویِ سرمدی» نیست.
آن نام [و نشان] که بتوانندش نامید،
نامِ سرمدی نیست.
«بینام» مبدأِ «آسمان و زمین» است؛
«بانام» مادرِ «دَههزار موجود» است.
پس همواره «بیخواهش» که باشند،
بواطن را مشاهده کنند.
همواره «باخواهش» که باشند،
ظواهر را مشاهده کنند.
این دوگانه را مبدأِ صدور یکی است،
ولی نامها مختلف است.
[نظر به] یگانگی، گویندش: «سرّ».
و «سرِّ این سرّ»
دروازۀ بواطنِ بسیار است.
- لائودْزی، دائودِهجینگ / ترجمه از چینی باستان،
ترجمه و تعلیقات اسماعیل رادپور، نشر زندگی روزانه