۲۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

یی‌جینگ

فُوشی

فُوشی 伏羲 نخستین شهریار در دوره سه فغفور فرهمند 三皇.
این نقاشی اثر «ما لین» (馬麟؛ 1180-1256م‍.) در دورۀ حکومت سُنگ است.

دفتر تجلّیات (یی‌جینگ 易經 یا جَّویی 周易؛ همچنین مشهور به دفتر تغییرات) کهن‌ترین مکتوب در شرق دور است مشتمل بر شصت و چهار فصل که هر فصل همراه است با یک تصویر (گوآشیانگ 卦象) که تصویرِ شش خط (دو سه‌خطی روی هم) است، و نامِ آن شش‌خطی (گوآمینگ 卦名)، و بیان شش‌خطی (گوآتْسی 卦辭)، و بیان هر یک از شش خط (یائوتْسی 爻辭) که همراه است با «بالهای دهگانه» (شّی‌یی 十翼) که روایات (جّوان 專) متعلّق به این کتاب است در دَه بخش.

کشفِ بنیادِ تعالیم این کتاب منسوب است به فوشی (伏羲)، نخستین فغفور فرهمند چین. در سنّت چین گویند این هشت سه‌خطی که بنیاد همه تعالیم ئی‌جینگ است، بر پُشت یک لاک‌پُشت بر فوشی کشف شده است. ئی‌جینگ دفتری است تماماً مابعدالطبیعی ولی در عین حال بنیاد همۀ علوم و فنون در شرق دور است که به هرحال در بین عامۀ مردمان به عنوان یک کتاب فال‌گیری شهرت یافته است.

سه‌خطی‌های هشتگانه (باگوآ 八卦) هشت مجموعۀ سه‌خطی است و هر سه‌خطی متشکل است از سه‌خط روی یکدیگر (نظراً از پایین به بالا).
در هر سه‌خطی، هر کدام از خطوط یا بدون گسستگی (خط پیوسته —) یانگ است، و یا خط گسسته (- -) یین است، نظر به همه نسبت‌های همبستۀ یانگ (مردانه، اثبات، نورانی، قوّت، ازلی و ...) و یین (زنانه، نفی، ظلمانی، ضعف، ابدی و ...). از ترکیبات سه‌تایی این دو خط، هشت حالت مختلف حاصل می‌شود (2*2*2)، مثلاً: - - + — + - - = ☳ یا - - + — + - - = ☵.
هر کدام از این سه‌خطی‌ها رمزاً یکی از شئون مکنون آفرینش در حضرت قابلیت اوّل است. این رموز خطی را بیش از هر چیز با عناوین انتزاعی و نیز رموز ملموس مادّی همبسته می‌کنند:

چیِن 乾 | «فاعلیت» | ☰ | با طلسم آسمان.
شِوین 巽 | «تابعیت» | ☴ | با طلسم باد.
کان 坎 | «پایین‌روندگی» | ☵ | با طلسم آب.
گِن 艮 | «ثبات» | ☶ | با طلسم کوه.
کوئِن 坤 | «قابلیت» | ☷ | با طلسم زمین.
جِّن 震 | «برانگیختگی» | ☳ | با طلسم آذرخش
لی 離 | «بالاروندگی» | ☲ | با طلسم آتش
دوئِی 兌 | «تبادل»، ☱ ، با طلسم برکه.

ترکیب دوتایی این هشت سه خطی (8*8) در شصت و چهار حالت مختلف جفت می‌تواند شد که شصت و چهار شش‌خطی (六十四卦) دفتر تغییرات باشد.

۱۶ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۱۶ ۰ نظر

غرقه‌گاه مستور

غرقه‌گاه مستور

«بُن‌آشوب» (渾淪圖) اثر «جُّودِه ژوئِن» (朱德潤)، موزۀ شّانگ‌های.

تصویرنوشت: «غرقه‌گاه مستور»[1] مربع نیست و گردی ندارد، دایره نیست و گوشه ندارد. پیش از زایش آسمان و زمین، صورت‌ها نیست و به وجود می‌آید. پس از زایش آسمان و زمین، صورت‌ها هست و به عدم می‌رود. از یک قبض و بسط، چندان حاصل می‌شود که قابل احصاء نیست.


- سال «جی چُّو»[2]، پاییز، ماه نهم، روز 26اُم، تصویرنوشت از مردِ «کوهستان کُنگ‌تُنگ»، «جُّودِه ژوئِن»[3].

[1] «غرفه‎گاه مستور» یا «هوئِن لوئِن» (渾淪) هباء اولی است، آشفتگی ازلی که بذر آفرینش همه در او است.

[2] سال «جی چُّو» 26امین سال از اولین چرخۀ شصت‌ساله در حکومت یِوئِن است، برابر با 1344م‍.

[3] «جُّودِه ژوئِن» (朱德潤؛ 1294-1365م‍.) نقاش، شاعر و نویسندۀ عصر دودمان «یِوئِن» است.

۱۶ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۰۰ ۰ نظر

ازلیتِ دائو

لائودزی گفت:

«چیزی هست محجوب و کامل،
مقدم بر زایش آسمان و زمین». [ددج، بند 25]
طرح‌های آن بی صورت است، [ن‍.ک‍. ددج، بند 21]
بس ژرف، بس تاریک،
یکّه، تنها، بی‌ تعیّن، بی‌کران.
آوازش شنیده نمی‌شود،[ن‍.ک‍. ددج، بند 14]
«به‌اجبار اگر بخواهیمش نامید،
گفته می‌شود دائو.» [ق‍.س‍. ددج، بند 25]


دائو
چندان رفیع است که غایت نمی‌تواند داشت؛
چندان عمیق است که اندازه‌اش نتوانند گرفت؛
شکافنده و دربرگیرندۀ آسمان و زمین است؛
بخشنده و واپس گیرندۀ بی صورت است؛
[چشمه‌ای که] از ازل جاری بوده است، و همچنان می‌جوشد.
گرداب‌وار است که پُر نتواند شد، [ن‍.ک‍. ددج، بند 4]
آبی گل‌آلود که کم‌کم زلال گردد، [ن‍.ک‍. ددج، بند 15]
می‌بخشد و پایان نمی‌پذیرد،
طلوع و غروب ندارد،
در ظهور، یک کف دست را پُر نمی‌کند.

منقبض است و انبساط تواند یافت،
باطن است و ظاهر تواند شد.
نرم است و سخت تواند شد.
یین را به درون می‌کشد و یانگ را به بیرون می‌فکند.
و امر می‌کند
که سه نور [یعنی آفتاب و ماهتاب و ستارگان] بدرخشد.
که کوه‌ها برافرازد،
که ژرفاها گود گردد،
که جانوران بجنبند،
که پرندگان بپرند،
که [چین]لین [=تک‌شاخ] بجهد،
که سیمرغ اوج گیرد،
که افلاک بگردد.

تا مرده را زنده گرداند،
تا پست را بلند کند،
تا پس‌رو را پیش‌رو سازد.

- وِن‌دْزی (文子؛ از عرفای آیین دائویی کهن که در سنّت گویند مرید لائودْزی و حامل تعالیم شفاهی او بوده است)

老子曰:「有物混成,先天地生,惟象無形,窈窈冥冥,寂寥淡漠,不聞其聲,吾強為之名,字之曰道。」夫道者,高不可極,深不可測,苞裹天地,稟受無形,原流泏泏,沖而不盈,濁以靜之徐清,施之無窮,無所朝夕,表之不盈一握,約而能張,幽而能明,柔而能剛,含陰吐陽,而章三光;山以之高,淵以之深,獸以之走,鳥以之飛,麟以之遊,鳳以之翔,星曆以之行;以亡取存,以卑取尊,以退取先。

۱۶ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۵۲ ۰ نظر

غرقه‌گاه مستور

جان‌ها و صورت‌ها و هویت‌ها یکپارچه بودند و هنوز از هم جدا نه؛ آن [وضع] را غرقه‌گاه مستور گویند. غرقه‌گاه مستور آن است که [در آن] ده‌هزار موجود در هم آمیخته بودند و هنوز از هم جدا نه.

- دفتر استاد لیِه‌دْزی (列子؛ از عرفای بزرگ دائویی قرن ۶ ق‍.م‍.)، فصل یکم.

氣形質具而未相離,故曰渾淪。渾淪者,言萬物相渾淪而未相離也。

۱۶ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۴۸ ۰ نظر

خواست فرهمندان

انسان فرهمند خواهد که نخواهد.

- دائو دِه جینگ، بند ۶۴.

聖人欲不欲。

۱۶ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۴۲ ۱ نظر

متن چینی شرح لیو یی‌مینگ بر بند 1 دائودِه جینگ 道德經會義(第一章) 劉一明

 道德經會義(第一章) 劉一明

  「道可道,非常道。名可名,非常名。」 流行不息,無處不通者,謂之道。但道 有常道,有非常之道,如天道,地道,人 道,物道,皆道也。然天道地不能行,地 道天不能行,人道物不能行,物道人 不能行,天地之道人物不能行,人物 之道天地不能行,凡此皆各道其道, 經久而不替,此常道也。太上所謂道 者,其大無外,其小無內。可天道,可地 道,可人道,可物道。統天地人物之道, 而一以貫之,是乃包羅之道,非常道 也。有指有証,就物呼喚者謂之名。但 名有常名,有非常之名,如天道之名, 地道之名,人道之名,物道之名,皆名 也。然天道之名不能名地道,地道之 名不能名天道,人道之名不能名物 道,物道之名不能名人道,天地之道 不能名人物之道,人物之道不能名 天地之道,凡此皆各名其 名,古今而不易,此常名也。 太上所謂名者,高不見有 餘,卑不見不足,可名天道, 可名地道,可名人道,可名 物道。統天地人物之道名, 而俱全該之,是乃混成之 名,非常名也。經首先提出 非常之道名為綱領,叫醒 學人細認定盤星,不使入 於中下二乘之途,以下方 說道之所以非常處。此二 句乃虛提道字,非著實言 道也。

  「無名天地之始,有名萬物之母。」 上言道為非常之道者,蓋以非常之 道即無名之道也。道本至虛至無,渾 渾淪淪,空空洞洞,無形無象,這箇○ 而已。雖欲名之,無可得而名,是道本 無名也。然雖無形無象而無名,其實 道氣長存,至虛而含至實至無而含 至有,陰陽四象五行八卦無不藏內。 機雖未動,其理已具,但未生出耳,故 名天地之始,始者根也,言天地根於 此也。既天地根於此,是天地猶未分, 道在天地之先也。世界中至大者莫 如天地,至先者莫如天地,天地雖大 雖先,而道且包羅以始之,況於他乎。 試問將這箇大包羅之物事名箇甚 的。無名之名,道之全體露矣,此句言 道之體也。上言名為非常之名者,蓋 以非常之名即有名之道也。名因象 而立,無象則難名。當其 始天地,絕無形迹,雖有 道氣,而道之名無所據。 及其這箇○道氣,一動 而生陽,清氣上浮而為 天,乾☰是也。一翰而生 陰,濁氣下凝而為地,坤 ☷是也。上天下地,乾坤定位,在天而成象者日 月雷,離☲坎☵震☳是 也。在地而成形者山澤 風,良☶兌☱巽☴是也。 既有天地日月風雷山 澤,則道又藏於天地之 中,運行天地,八卦相盪, 以生萬物是道又為萬 物之母矣。道不可見,因 母萬物而見之。道能母 萬物,則道之名因萬物 而落實,是道方有名矣。 然雖有名,終是強名。其 名者,不過因母萬物而 名之。若夫其所以母萬 物者,終不得而名之。故 清靜經曰道本無名,強 名曰道。此句言道之用 也。無名是體,有名是用, 有體有用,陰而陽,陽而 陰,動而靜,靜而動,此道 之所以在宇內,一元十 二會,十二萬九千六百 年,長久流行而不息也。

 

 

  「故常無欲以觀其妙,常有欲以觀 其徼。」欲者,念之初,機之徼也。觀者, 非眼觀之觀,乃神明覺照之謂。妙者, 元妙,一氣之沖和。徼者,孔竅,陰陽之 闔闢。道既無名而始天地,有名而母 萬物,是有體有用,動靜不拘,陰陽不 測,非常道常名矣。然道雖非常,而行 道者須要常,故有志於道者,體無名 之道,常無欲,清靜無為,觀其一氣沖 和之妙,順其自然,須臾而不離,體有 名之道,常有欲,動靜隨時,觀其陰陽 闔闢之徼,行其當然,絲毫而必謹。順 其自然,一而 神,無容勉強, 故謂妙。行其 當然,兩而化, 變通無礙,故 謂徼。無欲即 無名,有欲即 有名。觀妙即 觀始,觀徼即 觀母。觀妙觀 徼,而道非常 之始母體用, 即常在吾方 寸之中矣。

  「此兩者,同出而異名。同謂之元。元 之又元,眾妙之門。」此兩者,緊接上 之妙徼兩者而言,不指有名無名始 母而言。妙也,徽也,此兩者皆本於道。 道之靜謂妙,道之動謂徼。妙竅總是 一道,同出而異名,同謂之元,元即是 道,非道外別有一元也。因其萬物皆 由此出故謂道。因其神化不測,故謂 元。道外無元,元外無道也。能常無欲 以觀妙,得其道之體,固元矣,常有欲 以觀徼,得其道之用,又元矣。有體有 用,一步一趨,不離妙徼。虛而不屈,動 而愈出,具眾理而應萬事,左之右之, 無不宜之。妙即是徼,徼即是妙,體用 如一,是謂眾妙之門,與道合真矣。門 即徼也,妙不可見,因徼而見妙,徼不 自徼,因妙而有徼,妙能運徼,徼中有 妙,故徼為妙之門。曰眾妙者,一本散 為萬殊也。曰眾妙之門 者,萬殊皆歸一本也。妙 之眾不可以數記,門之 大不可以度量,稱妙為 眾妙,稱徼為眾妙之門, 道之體用大矣哉。此章 為全經之大旨,其下八 十章,或言天道,或言王 道,或言聖道,皆不出此 章之旨。讀者若於此章 細研出箇道之所以然 處,則下八十章之義可 得其大詳失。

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر

متن چینی دفتر اعمال روزانۀ برون (وای‌ژی یُنگ‌جینگ) 外日用經

  《外日用經》

 敬天地,重日月。懼國法,依王道,孝父母。上謙讓,下和睦。好事行,惡事止。成人學,破人斷。高知危,滿知溢。靜常安,儉常足。慎無憂,忍無辱。去奢華,務真實。掩人非,揚人德。行方便,和鄰里。親賢善,遠聲色。貧守分,富施惠。行平等,休倚勢。長克己,莫嫉拓。少怪貪,除狡猾。逢冤解,積人行。許不違,話有信。念孤寡,濟貧困。救危難,積陰德。行慈惠,休殺生。聽忠言,莫欺心。依此行,可超昇。

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۰۳ ۰ نظر

متن چینی دفتر اعمال روزانۀ درون (نِی‌ژی یُنگ‌جینگ) 內日用經

  《內日用經》

 夫日用者,飲食則定,禁口獨坐,莫 起一念,萬事俱忘,存神定意,口唇相 粘,牙齒相著,眼不視物,耳不聽聲,一心內守。調息綿綿,微微輕出,似有 如無,莫教問斷。自然心火下降,腎 水上昇,口內泔津自生,靈真付體,自 知長生之路。十二時辰,常要清靜。 靈臺無物為之清,一念不起為之靜。 身是炁之宅,心是神之舍,意行則 神行,神行則炁散,意住則神住,神住 則氣聚。五行真氣,結成刀圭,自然 身中有聲,行處坐臥,常覺身體如風 之行,腹內如雷之嗚,沖和氣透,醍醐 灌頂,自飲刀圭耳。聽仙音無弦之 曲,不撫而自聲,不鼓而自嗚,神炁相 結,如男子懷孕,得觀內境,神自言語。 是虛無之宅,與聖同居,煉就九轉, 結成大丹,神自出入,與天地齊年,日 月同明,脫離生滅矣。每日休教有 損失,十二時辰常要清靜。炁是神之 母,神是炁之子,如鷄抱卵,切要存神 養炁,能無離乎。妙哉,玄之又玄。人 身中有七寶事,為富國安民,精炁血滿也。精是水銀,血是黃金,炁是美 玉,髓是水晶,腦是靈砂,腎是𤦪璖,心 是珊瑚。此是七寶,歸身不散,煉就 大藥,萬神盡登仙矣。

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۰۱ ۰ نظر

متن چینی دفتر پنج مطبخ (وُوچُّو جینگ) 五廚經

  《五廚經》

 一氣和泰和,得一道皆泰。 和乃無一和,玄理同玄際。 不以意思意,亦不求無思。 意而無有思,是法如是持。 莫將心緣心,還莫住絕緣。 心在莫存心,真則守真淵。 修理志離志,積修不符離。 志而不修志,己業無己知。 諸食氣結氣,非諸久定結。 氣歸諸本氣,隨取當隨洩。

 臣聞易曰:精義入神,以致用也, 利用安身,以崇德也。富哉言乎。 富哉言乎。是知義必精然後可 以入神致用,用必利然後可以安身 崇德。義不精而云致用,用不利而云 安身,身不安而云知道者,未之有也。 然則,沖用者,生化之主也。精氣為物, 謂之委和,漠然無問,有與立矣。則天 地大德不曰生乎。全其形生者,在乎 少思寡欲,抱樸尋和,遊心於淡,合氣 於漠,且清明在躬,志氣如神,嗜欲將 至,有開必先。故聖人垂教以檢之,廣 業以持之,專氣致柔以道其和,嚮晦宴 息以窒其欲。洗心藏密,窮神知化。然後 安身而國家可保,德用而百姓不知,是 以自天祐之,吉無不利矣。伏讀 此經五章盡,修 身衛生之要,全 和含一,精義可 以入神,坐忘遺 照,安身可以崇 德,研味滋久,輒 為訓註。臣草茅 微賤,恩霖特、深, 天光不違,自忘 鄙陋,伏上慚懼, 徊徨如失臣惜, 頓首,頓首,謹言。

 夫存一炁和泰和,則五藏充滿, 五神靜正。五藏充則滋味足,五 神靜則嗜欲除。此經是五藏之 所取給,如求食於廚,故云五廚爾。 《一氣和泰和》一氣者,妙本沖 用,所謂元氣,沖用在天為陽和,在地 為陰和,交合為泰和也。則人之受生, 皆資一氣之和,以為泰和,然後形質 具而五常用矣。故老子曰:萬物負陰 而抱陽,沖氣以為和也。則守本者當 外絕二受,以全生分,內存一炁,以和 泰和,和一而性命全矣。故老子曰:專 炁致柔,能嬰兄乎。《得一道皆泰》 得一者,言內存一炁以養精神,外全 形生以為居泰,則一炁沖用,與身中 泰和和也,故云得一。如此則修生養 神之道,皆合於泰和矣。故老子曰:萬 物得一以生。《和乃無一和》言 人初察一炁,以和泰 和,若存和得一,則和 理皆泰,至和既暢,非 但無一,亦復無和,不 可政詁,如土委地。故 老子曰:吾不知其名。 《玄理同玄際》 玄妙也。理性也。此言 一炁存乎玄際和,理 出其性,性修反德,而 妙暢於和,妙性既和, 則與玄同際。故老子 曰:同謂之玄也。

 《不以意思意》意者,想愛 也。言存一炁以和泰和者,慎勿 存想受,以緣境識,當凝神湛照,令杳然空然,使和暢於起念之前,慧 發於忘知之後,瞻彼闋者,則吉祥止 矣。若以意思意,意想受塵,坐令焚和, 焉得生白。故老子曰:塞其兌,閉其門, 終身不動。《亦不求無思》但不 緣想受,則自發照慧,照慧之發,亦不 自知,若知求無思,即涉想受,與彼思 意等無差別。故老子曰:無名之朴,亦 將不欲。《意而無有思》內存一 氣,但令其虛,虛即 降和,和理自暢,雖 則不緣想受納和, 強假意名,既非境 識所存,是以於思 無有。老子曰:用其 光,復歸其明。 《是法如是持》如是內存泰和,泰 和之法和暢,則是 法皆遣,遣法無住, 復何所持,以不持 為持,故云是法如 是持也。

 《莫將心緣心》心者,發慧 之質,想受之器也。正受則發慧, 邪受則生想。言人若能氣和於 中,心正於內,內照清淨,則正慧湛然, 鑒明而塵垢不上,淵停而萬象俱見。 見象無主,謂之常心,若以心得心,緣 心受染,外存諸法,內無慧照,常心既 喪,則和理亦虧矣。故莊子曰:得其心, 以其心,得其常心,物何為最之哉。 《還莫住絕緣》夫以心緣心,則 受諸受,若正受生慧,自得常心,慧心 既常,則於正無受,何等為緣,既無緣 心,亦無緣絕,湛然常 寂,何所住乎。老子曰: 損之又損之,以至於 無為也。《心在莫 存心》慧照湛常,則 云心存,於絕無住,故 曰莫存心照,既不將 而隨迎心緣,則無絕 而無住矣。《真則 守真淵》真者,謂常 心慧照,清淨不雜也。 若湛彼慧源,寂無所 染,既無知法,亦無緣 心,則泰和含真,本不 相離,故云守爾。

 《修理志離志》理者性也, 志者心有所注也。若絕外境受 此心也,則性受也。言修性者心 有所注,但得遍照,若外塵已絕,境識 無注,離形去智,同與大通,性修反初, 圓照無滯,內外俱淨,玄之又玄,則離 於注想矣。《積修不符離》上令 修性離志,則內外俱寂,無起住心,亦 無空心,坐忘行忘,次來次滅,若積聚 修習,不能忘泯,起修一念,髮引千鈞, 內照既搖,外塵咸起,則與彼離志不 相符合矣。《志而不修志》若心 無所注,則 何由漸悟, 必因所注 而得定心, 故云志也。 不修志者, 明離志而 不積修,忘 修而後性 定,則寂然 圓照。 《己業 無己知》 因心注而 慧業清淨,故云己業。內忘諸己, 外忘諸物,於慧照心無毫芒用, 則於己業自忘知,故云無己知。

 《諸食氣結氣》夫一炁凝結,以 和泰和,和一皆泰,則慧照常湛。今口 納滋味,以充五藏,身聚泡沬,載其形, 生受體於地,凝濕於水,稟熱於火,恃息於風,四緣結漏,皆非妙質,故緇涅一氣,昏汨泰和,令生想受則動之弊穢矣。《非諸久定結》言人當令泰和,含一無所想受,守真常湛,則與泰和合體。今以諸食結氣,故非久定結也。《氣歸諸本氣》四緣受識,六 染生弊,地水火風,散而歸本,根識既染, 則從所受業矣。《隨取當隨洩》 取者,受納也。洩者, 發用也。夫想有二 受,業有二應,隨所 受納,發用其徵。若 泰和和一,則一炁 全和,致彼虛極,謂 之復命,復命得常, 謂名正受,正受淨 業,能生慧照,慧照 湛常,一無所有,則 入無問矣。不者,則 食炁歸諸四緣,業 成則淪於六趣矣。

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۵۷ ۰ نظر

متن چینی دفتر ادراک دل (لیائوشین جینگ) 了心經

  《了心經》

 若夫修道,先觀其心。心為神主,動 靜從心。心動無靜,不動了真。心為 禍本,心為道宗。不動不靜,無想無 存。無心無動,有動從心。了心真性, 了性真心。心無所住,住無所心。了 無執住,無執轉真。空無空處,空處了 真。

 老君曰:吾從無量劫來觀心得 道,乃至虛無,有何所得,為諸眾生,強 名得道。

 老君曰:吾觀眾生不了其 心,徒勞浩劫,虛役其神,於心無了,永 劫沉淪。依吾聖教,逍遙抱真。

۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۵۰ ۰ نظر