دائوی آسمان گِرد است و دائوی زمین چهارگوش. فغفور فرهمند از آنها مشق میکند و امور زِبَرین و زیرین را مستقر میگرداند. گرد بودن آسمان یعنی چه؟ بذروجود (جینگ 精) و جان بُخاری (چی 氣) بالتناوب صعود و نزول میکنند، و در چرخهای بیوقفه میگردند و به هم میآمیزند. پس گویند دائوی آسمان گِرد است.... یک دورِ روز و شب راهی دایرهشکل است. بیستوهشت منزلی که ماه در آنها میسپَرد و جایگاه ارّابه را به شاخ میپیونداند، راهی دایرهشکل است. چرخش بذروجود در فصول چهارگانه که در یکی صعود و در یکی نزول میکند، و همه فصول را به هم متصل میگرداند، راهی دایرهشکل است. چیزها چون میجنبند، میشکفند، و چون شکفتند، حیات مییابند، و چون حیات یافتند، نمو میکنند، و چون نمو کردند، بزرگ میشوند، و چون بزرگ شدند، کمال مییابند، و چون کمال یافتند، رو به ضعف پیش میروند، و چون ضعیف گشتند، میمیرند، و چون مردند، ناپیدا میگردند: این نیز راهی دایرهشکل است.
- از سالنامۀ بهار و پاییز ریشسپید لِو (لِوشّی چّوئِنچیو 呂氏春秋؛ کتاب سوم، فصل 5)، جمعآوری و مکتوب شده در 239 ق.م. از منابع کهنتر دودمان جَّو.
天道圜,地道方,聖王法之,所以立上下。何以說天道之圜也?精氣一上一下,圜周復雜,無所稽留,故曰天道圜。 ...日夜一周,圜道也。月躔二十八宿,軫與角屬,圜道也。精行四時,一上一下各與遇,圜道也。物動則萌,萌而生,生而長,長而大,大而成,成乃衰,衰乃殺,殺乃藏,圜道也。